دکتر گرزین برنامه ای ویژه دارد

دکتر گرزین برنامه ای ویژه دارد

قدمت درخشان کشتی قائمشهر و جویبار

به نقل ار هفته نامه تخصصی ورزشی سرزمین ورزش در تاریخ 1394/4/9

در ادامه مطلب بخوانید

میثاق اصغر گرزین با ورزش و جوانان

به نقل از هفته نامه تخصصی ورزشی سرزمین ورزش

میثاق دکتر اصغر گرزین با ورزش و جوانان ............. در ادامه مطلب بخوانید

چرایی اهمیت مجلس دهم به قلم اصغر گرزین

ستاد جوانان دکتر اصغر گرزین

ستاد جوانان دکتر اصغر گرزین  www.gorzin94.blogfa.com

اولین بیانیه جوانان حامی دکتر اصغر گرزین

دریافت از پورتال جوانان حامی اصغر گرزین www.gorzin94.blogfa.com

...............................................................................................

به  نام یگانه هنرمند آفرینش

خدا آن ملتی را سروری داد      که تقدیرش به دست خویش بنوشت

سلام بر نازنین مردم قائمشهر، سوادکوه بزرگ ،جویبار و سیمرغ
سلام بر نازنین مردمانی که دیارشان در پس مخمل سبز جنگل و حریر آبی دریا ، سال هاست محرومیت و پس ماندگی موج میزند
دیار سر سبز و خرّمی که شاه عباس ها و اعتمادالسلطنه ها و جلال آل احمدها را در مقابل عظمت و شکوهش خاضع و خاشع گردانیده و  به گواهی تاریخ ، روزگاری دیار تخت نشینان، دیار دیوان و آیین و فرهنگ ایران بود.
 سرزمینی که تاریخ از آن به دیار بزرگمردان، عالمان، پهلوانان، غیرتمندان و سخت کوشان یاد کرده است.سرزمین پاکی که در تمام دوران تاریخ ، مهد فرهنگ و منش پهلوانی و غیرت دینی بوده و حماسه های سَرو قامتانش بر احدی پوشیده نیست
درود بر مردمان نجیبی که سال هاست داشته هایشان از کف میرود و همچنان جوانمردانه در صف
اول انقلاب و آرمان های واقعی آن ایستاده اند.
اینک از پس تمام ناکامی ها کورسویی از امید  به مانند جوانه ای در حال رشد است تاهمه با هم
طرحی نو در اندازیم
شامگاهانِ یأس و بی اعتمادی، با تمام عجب و نازی که می فروخت بار بربست و جایِ خود را به بامدادانِ امید و اعتماد بخشید. ما، دست به اتفاق برهم خواهیم زد و نَفَسِ یأس راخواهیم بُرید و خنجر بر حنجر نومیدی و کرختی خواهیم کشید، که "نومید مردمان را معادی مقدر نیست". به کتفِ بسته قلم سوگند و به نان بیاتِ کودکان زاغه نشین، که ترانه با لب های ما وداع کرده بود و تبسم از دل های ما رخت بر بسته بود تا اینکه "یک شاخه در سیاهیِ جنگل به سویِ نور فریاد کشید"
که امروز روز دیگریست و روز تصمیم برای همگان است . امید خواهیم داشت که بار دیگر امید را به خانه خواهیم برد و از سیاهه شب به روشنی صبح خواهیم رسید .
ما آمده ایم ....!
از رد پایمان پیداست...!
آمده ایم تا صدای مردم باشیم
امروز مردی برآمده از متن مردم آمده است تا در کنار مردم صدای مردم خویش باشد .
صدای مرمانی باشد  که از وعده وعیدهای برخی، که بعضاً  جوانان غیور را با ابزارهای تبلیغاتی خود اشتباه می گیرند و از صداقت قلبی آنان سوء استفاده می کنند خسته شده اند
اما امروز زمان آن فرا رسیده که پنجره ای از امید به سوی آینده بگشاییم
این  زمان زمان دیگریست و حضور را ایجاب میکند تا با انتخابی مسئولانه شایسته ترین را برای دیارمان انتخاب کنیم .
امروز اصغر گرزین این کهنه کار عرصه سیاست و اجرا  این مرد خوش صورت و خوش سیرت آمده است تا مانع عقب گرد تاریخی این دیار پر افتخار شود .
آمده است تا با سیاست ورزی اخلاقی و مدیریتی جهادی مانع گسترش فقر، بیکاری و محرومیت در دیارمان شود
آمده است تا اشتغال را دغدغه هر روزه خود قرار دهد و مانع نابودی ظرفیت های اقتصادی و تولیدی شهرهای مان شود
او آمده است تا صدای مردم باشد
عزیزان !
راه بلند (والبته پر فرازو نشیب) سرافرازی به یک انتخاب ختم نمی شود . باید دست در دست یکدیگر حرکت را ادامه دهیم و آبله پاهای خسته مان را با مرهم امید و عزم درمان کنیم . در این راه ایمان به خدا ،حرمت و کرامتی که برای انسان در همه جا و بخصوص انسان ایرانی قائلیم زاد و توشه ما است و برای ادامه راه تردید بخود راه نخواهیم داد .
امروز دو بال تجربه و دانش برآمده از عمری تلاش و ممارست در حوزه سیاست و اجرا میتواند در خدمت تحول منطقه ای باشد .

روی کار دیگران و پشت کار من یکیست  

 روز و شب در دیده شب زنده دار من یکیست

  سنگ راه من نگردد سختی راه طلب                                   

  کوه و صحرا پیش سیل بی قرار من یکی است
.........................................................................................................................................
کمپین جوانان حامی دکتر اصغر گرزین

...........................................................................................................................................

http://worldup.ir/images/c0xmlvzpre320qxf3wsl.jpg اندازه واقعی پوستر(تصویراصلی)

بروشور معرفی دکتر اصغر گرزین

بروشور معرفی  . زندگینامه و سوابق دکتر اصغر گرزین به همت حامیان ایشان در سوادکوه شمالی طراحی شده است .

این تصویر در سایز a3  میباشد .

آمده ایم تا صدای مردم باشیم

بسمه تعالی

درودی بی پایان بر شریف ترین و نجیب ترین مردم ایران و خالص ترین سلام ها 

بر نازنین مردم قائمشهر،جویبار،سیمرغ و سوادکوه بزرگ.

وسلامی بر مازندران دیاری که در پس مخمل سبز جنگل و حریر آبی دریا،،سال هاست محرومیت و پس ماندگی موج میزند.

درود برمردان مرد روزهای حماسه و ایثار،والا شهیدان لشکر خط شکن ٢٥ کربلا که به حق جانفشانی های دلیر مردانش خط پر فروغ تمامی نسل هاست.

درود بر اسوه های اخلاق طوسی ها،خنکدارها،بصیرها،ابو عمارها،مزدستان ها،شیرسوارها،کشوری ها،طورها و شهدای زنده این خطه قهرمان پرور.

درود بر مردمان نجیبی که سال هاست داشته هایشان از کف میرود و همچنان جوانمردانه در صف 

اول انقلاب و آرمان های واقعی آن ایستاده اند.

اینک از پس تمام ناکامی ها کورسویی از امید  به مانند جوانه ای در حال رشد است تاهمه با هم

طرحی نو در اندازیم

پس بفرموده رهبرمان همه می آییم چون دل در گرو ایران و اسلام و نظام جمهوری اسلامی داریم

تا بقول رئیس جمهورمان:

"مجلسی بسازیم در شأن مردم ایران"

اینک اصل را بر صداقت در گفتار،شجاعت در کردار و دوری از وعده های بزرگ اما پوچ و توخالی  نهادیم 

تا دوباره بسازیم دیوار بی اعتمادی مردم را که خود به حق سرمایه راستین این نظام است.

ما آمده ایم تا

صدای مردم باشیم

غواصان شهید ؛ بال بسته های پرگشوده (اصغرگرزین)

به قلم اصغر گرزین

مقام معظم رهبری:

«مجاهدت غوّاصان دریادل عملیات کربلای چهار و پنج، هرگز از یاد تاریخ این مرز و بوم نخواهد رفت. آن‌ها همچنانی که خدای متعال فرموده است زنده‌اند. ما باید تلاش کنیم آن ارزش‌ها را، که آن‌ها به خاطر آن در این میدان‌ها وارد شدند، زنده بداریم... این شهیدان دریادل و خط شکن متعلق به همه ملت ایرانند.»

هیچ حادثه‌ای به اندازه تجسم دستان بسته شما، وقتی غریبانه در خاک غرق می‌شدید، حماسه ساز این سالهای عافیت نشد.انگار صدفی زنگار زده را از عمق جان ما بیرون کشیدید، شسته به آب همه دریاهایی که در آنها غواصی کرده بودید.

نمی دانید با دلهایمان چه کردیده اید همه مان شاعر شده ایم ، کلمات مدام در ذهنمان جاریست و شوق نگارش تمامی وجودمان را پر کرده، نمی دانم از غربت شماست یا ما ، دوباره کربلایی شدیم دوباره عاشورا را بیاد آوردیم و دوباره مظلومیت شما ، بغض هایمان را بار ها و بارها شکست مگر بین ماهی و خاک ، بین ساحل و دریا ، بین تنفس آزاد با مدفون شدن در خاک رابطه ای هست؟ خدایا چه میگویم بعداز 29 سال انتظار چرا حالا ؟! چه رمزی است بین بستن دستان شما و به مسلخ کشیدن دوباره ما؟

 مردان دریایی، دریایی بودید زلال و بی ریا همچون خلوص آب هایی که آرامش می بخشد تب نشسته در هیاهوی مرغکان جنون زده را که میان آسمان و زمین معلق اند. اما شما پایمردان مرد را چه نیاز به دلهره رسیدن، که سال هاست در همان دریا، غواص مروارید عشقید و در پی گوهر وجود مسیرها پیموده تا کربلای 4 را به عنوان خانه شهادت بیابید. و چه خوش آمدید پرستوهای عاشق به دیار حماسه ها.

یادمان رفته بود، به یادمان آوردید... نه خودتان را، خودمان را... خودمان را که گره دستانمان ، گشودنی نیست و قصه غرق شدنمان در خاک، وجدان ملتی را به خروش و تکریم وا نمی‌دارد... چقدر فرق است میان مزاری که آن روز شما را در آغوش کشید و تا به امروز برای چنین برخاستنی نگه داشت، با گورهایی که ما مدام به قعر آنها فرو می رویم و جز به روز رستاخیز از آن برنخواهیم خاست.

 نمی دانم شاید دیدید ما غرق دنیا شدیم و رمضان نزدیک بود آمدید رهایمان کنید شما که غریق نجاتید ، چه حکمتی دارد این روزها را برگزیدید؟ دوباره گرم شدیم ، باورمان شد که هنوز خرداد برایمان آغاز رهیدن است چرا که مراد عشقمان گفته بود انتظار فرج از نیمه خرداد کشیم .

 چه عزیزید شما... چه شرمنده‌ایم ما که در تمام این سالها بر ساحل امنیت قدم زدیم و در آب‌هایی که جولانگه رشادت‌های شما بودند تنها به تصویر خود نگریستیم... و چه حقیرند آنانی که آنروز بر دستان شما گره محکم می‌زدند و امروز بی هویت و ناشناس، بر سر سفره بخشایشی که شما گسترده‌اید، کنار بازماندگان شما نشسته‌اند و نظاره می کنند چگونه قایق تابوتتان روی امواج دستان عاشقان، از خاک تا افلاک بدرقه می‌شود وحقیرتر ازهمه  آنانکه بر جنازه های شریفتان سودای سیاست زدند و در بازار نفاق و تفرقه بمعرض فروش گذاشتند .

راستی این ادعا به اثبات رسید که: «شهدا از دست نمی روند، آنها به دست می آیند.» آری زمان، بادی است که می وزد، هم هست و هم نیست، پندار ما این است که ما مانده ایم و شما رفته اید، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شما مانده اید، آن روزها مانده و باد زمان ما را با خود برده است، حقیقت همین است. هنوز هم که هنوز است درد دامنه دارد. دردی به پهنای احساس ما جاماندگان از قافله ی عشق و شهادت !

چرا به اصغر گرزین رای می دهم ؟؟

رای من اصغر گرزین است

(دریافت از پورتال جوانان حامی دکتر اصغر گرزین www.gorzin.blogfa.com)

به قلم محمدرضا پوررمضان  

چرا دکتر گرزین ؟

چرا در انتخابات شرکت می کنم ؟

.چرا از این حق سیاسیم که نامش حق شرکت در انتخابات است صرف نظر نمی کنم ؟

به سه دلیل که جای تفصیلشان اینجا نیست اما اجمالشان بدین قرار است

الف) آیا خرد پسندانه است که وقتی که از انبو ها ی حقوق پرشمار حقوق سیاسی ی که به عنوان یک انسان و یک شهروند باید داشته باشم فقط این یکی را دارم این را نیز خودم از خودم مضایقه کنم ؟ آیا وانهادن خود خواسته ی حقی که شاید مقدمه ای برای احقاث حقوق سیاسی و اجتماعی تضییع شده باشد خردپذیر است ؟

ب) شرکت در انتخابات یگانه شکل و شیوه ی مقابله و مبارزه ی سیاسی است که در عالم اندیشه سیاسی و در ساخت افکار عمومی جهانی احدی بر آن سرسوزنی خرده نگرفته است و نیز یگانه شکل و شیوه فعالیت سیاسی است که هزینه ی اخلاقی و معنوی ندارد یعنی مقتضی و مستلزم این نیست که از اصول و قواعد و احکام اخلاقی ذره ای عدول کنیم و از اخلاقی زیستن فاصله بگیریم .

 چرا به دکتر اصغر گرزین رای میدهم ؟

چرا بر خلاف احترامی که برای دیگر کاندیداها قائل می شوم و زحماتشان را در بخش های مختلف مربوط می ستایم اصغر گرزین را شایسته ترین شخص می دانم و به او رای میدهم ؟

پاسخگویی به این پرسش نیازمند جلب توجه به یکی از درون مایه های عمده ی فکر ی من است .

به گمان من بزرگترین مشکل اجتماعی ما که در همه نهادهای اجتماعی و بلکه علت العلل همه ی مشکلات اجتماعی ما که در همه نهادهای اجتماعی اعم از خانواده اقتصاد سیاست تعلیم و تربیت حقوق و دین ظهور و بروز میابد و همه ی این نهادها را از کارکرد درستشان باز میدارد نا بسامانی های اخلاقی است 

برای اثبات اخلاقی بودن اصغر گرزین محک و سنجه ای بهتر از اینکه وی با آنکه می داند که یکی از کارآمد ترین و در دسترس ترین وسایل برای جلب و جذب آراء مردم دادن وعده های شیرین و دلفریب است خود را عالما و عامدا

از این ابزار محروم می کند .

برای اثبات صداقت وی همین کافی نیست که چون از سویی عمل به وعده های انتخاباتی را وظیفه اخلاقی خود می داند و از سویی دیگر یقین دارد که به اکثر آن وعده های شیرین و دلفریب نمیتوان عمل کرد وعده دادن های خود را به حداقل رسانده است

آیا کاری آسانتر از دادن وعده های انتخاباتی شیرین به زنان جوانان دانشجویان دگر اندیشان فقرا و محرومان و کاری دشوارتر از عمل به آن وعده ها است ؟

کسی که صادقانه عزم جزم کرده باشد که به وعده هایی که در موسوم انتخابات به هم وطنان و هم شهری های خود میدهد عمل کند آیا در وضع و حال کنونی چاره ای جز کم وعده دادن دارد ؟

چنین شخصیت اخلاقی است که نماینده ملت شدنش شرط لازم و البته نه کافی اخلاقی شدن نهاد سیاست است و همان کسی است که میتواند به مدد تدبیر و حسن مدیریت خود بی اعتمادی مردم به نمایندگان را به حداقل برساند .

اعتماد برانگیزی شخصیت های اخلاقی ای مانند اصغر گرزین را دست کم نگیریم . در اوضاع و احوالی که سدی از بی اعتمادی در میان ملت و دست اندرکاران نهاد سیاست قد برافراشته است نمایندگی شخصی صادق و با فضیلت و اعتماد برانگیز کمترین کاری می توان کرد و خود کار بسیار سترگی است

البته نمیتوان منحصرا اخلاق را فاکتور لازم برای شایستگی انتخاب در این سطح دانست و اخلاق فقط میتواند یکی از فاکتورهای لازم باشد . اصغر گرزین درکنار دارا بودن فاکتور اخلاق از توانمندی های بزرگی در زمینه مدیریت در سطح کشور میباشد و با دارا بودن تجربیات فراوان در این زمینه و شناخت اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی کشور و همچنین حوزه انتخاباتی خود میتواند شایسته ترین انتخاب باشد .

احیای مجدد اعتماد میان ملت و نماینده و دولت و در نتیجه اعاده اتحاد ملی است

با رای به دکتر اصغر گرزین به سیاست ورزی اخلاقی رای می دهم

دکتر اصغر گرزین را بهتر بشناسیم

حاج اصغر گرزین متولد ١٣٤٠ در روستای افراتخت قائمشهر و اصالتا بیرون آمده از سرزمین خورشید، سوادکوه بزرگ می باشد . وی روستایی بود که به مانند همه  مردمان دوران و زمانه خویش رنج و مشقت زندگی و معاش سخت را چشید و کیلومترها راه  را هر روز  برای کسب گنج دانش و تحصیل به رنج می خرید .

در نوجوانی به واسطه رفت و آمد مبارزین طراز اول زمان رژیم پهلوی،از دوستان و مرتبطین برادر بزرگش به خانه پدری،کم کم رنگ و بوی سیاست گرفت و ضمن مطالعات فراوان کتب و آثار گوناگون،اقدام به توزیع کتب سیاسی و مذهبی آن دوران بویژه آثار مرحوم دکتر شریعتی در سطح منطقه نمود . با اوج گیری فعالیت انقلابیون اقدام به پخش اعلامیه ها و آثار امام نمود و در بحبوحه تشدید انقلاب در اواخر سال 57 با به اعتصاب و تعطیلی کشاندن مدارس به میدان مبارزات علنی علیه رژیم پهلوی پا نهاد .

با پیروزی انقلاب ضمن مشارکت با مردم در تصرف مراکز نظامی رژیم مانند ژاندارمری ها و شهربانی به همراه عده ای از جوانان و مبارزان و در راس آنها برادر بزرگش ناصر گرزین اقدام به تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پادگان شیرگاه و سپس قائمشهر و سوادکوه و ... نموده و با شکل گیری وزارت به جمع سربازان گمنام امام زمان (عج) پیوست .

وی همزمان با طی کردن پله های ترقی و مدیریتی نظام،تحصیلات علمی و دانشگاهی خود را تا مقطع دکتری ادامه داد .

از علایق او می توان به  سرودن شعر،عکاسی از مناظر طبیعی،کوهنوردی و ماهیگیری اشاره کرد .

بخشی از سوابق کاری و مدیریتی وی به شرح ذیل می باشد :

1- عضو سپاه پاسداران از سال 57 تا سال 63 و حضور در جبه های حق علیه باطل

2- معاون و قائم مقام مدیر کل مازندران و اصفهان

3- اولین مدیر کل استان گلستان

4- شش سال مدیر کل استان اصفهان

5- مدیر کل حوزه های اقتصادی وزارت

6- معاون اقتصادی موسسه مالی اعتباری ثامن الحجج (ع) کشور

7- قائم مقام منطقه یک کشوری سازمان بازرسی کل کشور شامل استان های تهران،گیلان،مازندران،البرز،قم و سمنان و مدیر کل بازرسی استان تهران

8- مشاور مدیر عامل پتروشیمی جم

9- مشاور مدیر عامل لیزینگ ایران خودرو

10- مشاور مدیر عامل لیزینگ غدیر وابسته به  بانک صادرات

11- مشاور مدیر عامل شرکت توسعه صادرات وابسته به وزارت صنایع

12- دوبار انتخاب به عنوان مدیر نمونه ملی و دریافت لوح تقدیر از رئیس جمهور وقت

13- مشاور مدیر عامل بانک گردشگری کشور

14- عضو هیئت رئیسه فدراسیون ووشو و مشاور عالی رئیس فدراسیون

15- مدرس دانشگاه های پیام نور و آزاد تهران

16- رئیس هیئت مدیره شرکت سابیر وابسته به سازمان تامین اجتماعی بزرگترین شرکت سدسازی،تونل سازی و راه سازی کشور

اینک فرصتی فراهم شده تا قریب به چهل سال خدمت صادقانه خویش را که دیگر به مانند یک میوه پخته و رسیده می باشد در خدمت همگان قرار داده تا بتواند

                                                         >صدای مردم خویش باشد <

دو بال تجربه و دانش برآمده از عمری تلاش و ممارست در حوزه سیاست و اجرا امروز می تواند در خدمت تحول منطقه ای باشد .

                                    <<< جای مردان سیاست بنشانیم درخت تا هوا تازه شود >>>